درخواست طلاق از شوهر حسابرس
به گزارش کتاب ارزان، ماهرخ از زندگی در شهرستان های مختلف خسته شده بود. او به خاطر ماموریت های بیش از حد شوهرش عصبانی بود. برای همین وقتی دید شوهرش حاضر نیست شغلش را عوض کند، تصمیم گرفت برای همواره به زندگی مشترکش انتها دهد. او طلاق را به تحمل زندگی در شهرستان های مختلف ترجیح داد.
با ما همراه باشید و درباره ساعت اینترنتی بیشتر بدانید.
به گزارش گروه حوادث خبرنگاران، زن جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران نهاده شد، درباره زندگی مشترکش گفت: پنج سال است ازدواج نموده ام. شوهرم حسابرس است. اوایل اصلا تصوری از این زندگی نداشتم. فکرش را نمی کردم بعد از ازدواج باید مثل آواره ها سرگردان باشم. شوهرم به واسطه شغلش مجبور است به ماموریت های مختلف در شهرها و شهرستان های مختلف برود. از آنجا که اغلب ماموریت هایش طولانی می گردد برای همین ما مجبوریم با هم به همان شهر یا شهرستان برویم.
در این پنج سال یک جای ثابت زندگی ننموده ام. مرتب از این شهر به آن شهر کوچ نموده ایم. مثل کسانی که آواره اند و جای ثابتی برای زندگی ندارند مجبوریم فقط مهاجرت کنیم. تا به محل زندگی جدیدم عادت می کنم باز هم باید به جای دیگری بروم. از این همه ماموریت و زندگی در جاهای مختلف خسته شده ام. هر لحظه باید به این فکر باشم که دفعه بعد قرار است کجا و در چه محله ای زندگی کنم. بهمن مرا درک نمی کند. این همه مدت صبر کردم.
با خودم گفتم بعد از گذشت مدتی کارش درست می گردد و به تهران می آییم. تصور می کردم به زودی زندگی مان را در تهران ادامه می دهیم. ولی بهمن نمی خواهد دست از شغلش بکشد. وقتی اعتراض می کنم، می گوید همین است و اگر او را می خواهم باید تا آخر عمر به این شرایط راضی باشم. اما من نمی توانم تحمل کنم. تا الان هم به خاطر این که عاشقش بودم، صبر کردم.
ولی بهمن مرا دوست ندارد که بخواهد به خاطر من از کارش دست بکشد و شغل راحت تری انتخاب کند. ما زندگی نداریم. مرتب باید سرگردان و آواره باشیم. دیگر خسته شده ام. برای همین وقتی این شرایط را دیدم تصمیم گرفتم به زندگی مشترکم برای همواره خاتمه دهم.
زندگی در کنار مردی که من و خواسته هایم برایش اهمیتی نداریم، فایده ای ندارد. به همین دلیل درخواست طلاق دادم. در ادامه، شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی! ماهرخ از همان روز اول با شغل من آشنا بود. می دانست مجبورم به ماموریت های مختلف بروم. اما مرتب غر می زند. زندگی را برای هردویمان جهنم نموده است. به او می گویم می تواند در تهران بماند و من به ماموریت بروم. آخر هفته ها به تهران برمی گردم. ولی قبول نمی کند. خودش دوست دارد هر کجا که من می روم، همراهم بیاید.
بعد هم توقع دارد من از شغل چندین ساله ام بگذرم. مگر می گردد یک شبه خودم را بیکار کنم و در این گرانی بدون پول بمانیم. اما گوشش بدهکار نیست. فقط حرف خودش را می زند. من هم دیگر تحمل غر زدن های او را ندارم. برای همین می خواهم از این زن جدا شوم.
در خاتمه نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
قبل از ازدواج شرایط شغلی هم را بشناسید
سارا شقاقی، روان شناس در این ارتباط می گوید: گاهی اوقات، زوج ها دچار برخی از اختلالات روحی و روانی و مسائلی می شوند. آن گاه تصمیم های غیرمنطقی و نابجا برای زندگی شان می گیرند. آنها به مرحله ای می رسند که تصور می نمایند جدایی از شریک زندگی شان بهترین راهکار برای فرار از مسائل است. در صورتی که در این گونه موارد زن یا مرد باید ابتدا به خودسازی کامل برسد.
باید سعی کند به جای فکر کردن به جدایی از همسرشان، به فکر درمان مسائل خود باشند. آنها اگر در این گونه موارد با یک مشاوره یا روان شناس صحبت نمایند می توانند یاری بیشتری به خودشان نمایند. در این پرونده هم مرد به خاطر نوع شغلش مجبور به مسافرت است و اگر بخواهد از شغل خود به خاطر راحتی همسرش دست بکشد با مسائل بیشتر در زندگی روبه رو می گردد.
بارها تاکید نموده ام قبل از ازدواج شرایط همدیگر را بهتر شناخته و با تفکر کامل زندگی مشترک را شروع کنید. اگر زن جوان قبل از ازدواج بیشتر درباره شغل همسرش و شرایط آن تحقیق می کرد شاید وارد این زندگی نمی شد که حالا با شکست روبه رو گردد. در خاتمه تاکید می کنم در زندگی مشترک باید دو طرف همراه و کنار هم باشند تا بتوانند از پس مسائل برآیند و مسائل کوچک برایشان تبدیل به یک بحران نگردد.
سیما فراهانی / تپش ضمیمه حوادث روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین