گزیده ای از بهترین اشعار گوته

به گزارش کتاب ارزان، گوته شاعر و فیلسوف آلمانی است که او را یکی از چهار رکن ادبیات اروپا می دانند. در ادامه گلچینی از بهترین اشعار گوته را برای شما آماده ساختیم.

گزیده ای از بهترین اشعار گوته

یوهان ولفگانگ فون گوته 28 اوت 1749 در فرانکفورتبه دنیا آمد. او به عنوان شاعر، ادیب، نویسنده، نقاش، محقق، انسان شناس، فیلسوف و سیاست مدارآلمانی مطرح است. گوته در ادبیات آلمانی و جنبش وایمار کلاسیک و همچنین رمانتیسیسمجایگاه ویژه دارد. اگمونت، نغمه های رومی،فاوست، سفرنامه ایتالیا، دیوان غربی-شرقی (تقدیم به حافظ شیرازی)، رنج های ورتر جوان و ایفی ژنی مهمترین آثار گوته هستند. ولفگانگ گوته 22 مارس 1832 بر اثر عفونت ریوی در وایمارآلمان درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.

بهترین اشعار کوتاه گوته

چه بانگ شومی است بانگ سیاست

اَه، چه توهینی!

خدای را به گاه سحر شکرگزارم

که دغدغه و شور امپراتوری روم ندارم

بسی غنیمت، بسی سعادت

که نه قیصرم، نه پادشاه دنیام

**************

سخن را عروس نامیده اند

و اندیشه را داماد

قدر این پیوند را آن کس می شناسد

که حافظ را بستاید

**************

بزن دل به دریا، نظر سوی اعماق کن

به شادی تن خویش را از غم آزادی کن

چو آن خُردماهی که در ژرف آب

فرو شسته تن از بلا، ترک آلام کن

**************

ما را به این زمین خسته می آوری

رهایمان می کنی تا خود را به گناه بیالاییم

آن گاه می گذاری پشیمانی بکشیم

یک آن لغزش و یک عمر اندوه

**************

نفرین برهر آنچه که روح آدمی را

با جذبه و جادو به سوی خویش می کشد

و او را در این ماتمکده

با نیروهای اغوا و فریب در بند می کشد

فراتر از همه نفرین بر اندیشه های والا

که جان خویشتن را با آن ها اسیر می سازد

نفرین بر فریبندگی خیالات

که باری اند بر دوش خرد

نفرین بر هر آنچه در رویاها بر ما وارد می شوند

به هیات فریب کار شهرت به هیات نام دارندگی

نفرین بر هر آنچه که تملک اش

مثال تملک بر همسر و فرزند و خدم و حشم می فریبدمان

نفرین بر دارایی که با گنجینه هایش

به اعمال بی پروایانه تهییج مان می سازد

با فریبی که در نشاطی به باطل

مخده های آسایش را برایمان فراهم می سازد

نفرین برآن مرحمت بالای عشق

**************

آه ای خدایگان! شما که ابدی هستید

و در آسمان های بی نهایت بالای سر ما هستید

آیا گردد که روی این زمین افکاری پایدار و

شجاعتی بی پروا به ما عطا کنید

ای مهربانان! ما تمام این آسمان های بی نهایت را

که بالای سرِماست به شما وامی گذاریم

اشعار عاشقانه گوته

عاشقان یک دل

در تاریکی شب نیز راه کوی یار را گم نمی نمایند

کاش لیلی و مجنون زنده می شدند

تا من راه عشق را به آنان دهم

**************

فصل حقیقی عشق لحظه ای است که

دریابیم که تنها ماییم که عاشقیم

و کسی دیگری چون ما عاشق نبوده است

و هیچکس دیگر نیز چون ما عاشق نخواهد بود

**************

عشق چیره نمی گردد

عشق می پرورد

عشق توان آن دارد

که در یک لحظه آن کند

که به رنج به سختی می تواند در یک عمر فراهم آورد

از این که در کنارم هستی بسیار شادمانم

بودنت یاریم می نماید که دریابم

دنیا تا کجا زیباست

**************

دلدار من!

اگر بخواهی بی دریغ بلخ و بخارا و سمرقند را

به خال هندویت خواهم بخشید

اما پیش از آن از امپراطور بپرس

بدین بخشش راضی است یا نه

زیرا امپراطور که بسی بزرگتر و عاقل تر از من و توست

از راز عشق ورزیدن خبر ندارد

آری

ای پادشاه

می دانم که به این بخشش ها رضا نخواهی داد

زیرا تاج بخشی فقط از گدایان کوی عشق ساخته است

گروه فرهنگ و هنر خبرنگاران

منبع: setare.com
انتشار: 13 آذر 1399 بروزرسانی: 13 آذر 1399 گردآورنده: discountbook.ir شناسه مطلب: 1327

به "گزیده ای از بهترین اشعار گوته" امتیاز دهید

10 کاربر به "گزیده ای از بهترین اشعار گوته" امتیاز داده اند | 4.1 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گزیده ای از بهترین اشعار گوته"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید